با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
خوابهايي که ميبينيم، معمولا نوعي واکنش نسبت به افکار، فعاليتها و احساساتي است که در طول روز داشتهايم. خوابها بازتاب افکاري هستند که در ذهن ما خطور ميكنند. روياها يکي از بخشهاي جدانشدني وجود انسان هستند. در يك آزمايش علمي به افراد بالغ داروهايي داده ميشد که اجازه حرکت سريع مردمک چشم در خواب را از آنها ميگرفت. زماني که چشم چنين حرکتي دارد، فرد موردنظر خواب ميبيند. حذف توانايي خواب ديدن تضادهاي اخلاقي شديدي را در افراد تحت آزمايش ايجاد کرد. آنها بهشدت مضطرب و خشن شده بودند و نميتوانستند بهراحتي روي مطلبي تمرکز کنند. در اين آزمايش همچنين ثابت شد که هرچه فردي جوانتر باشد، رويا براي حفظ سلامت او نقش محوريتري را بازي ميکند.
در سال 1715 ادموند هالي، منجم انگليسي، اين مطلب را پيش كشيد كه سن زمين را ميتوان از روي مقدار شوري آب اقيانوسها محاسبه كرد. به اين ترتيب كه مقدار شوري آب درياها با دقت تمام محاسبه و سپس اين عمل ده سال بعد تكرار شود، با محاسبه مقدار افزايش شوري آب در هر ده سال ميتوان زمان لازم براي تحصيل شوري آب فعلي را از آبهاي شيرين اوليه بهدست آورد. در اواخر قرن نوزدهم بعضي محققان با تجديد نظر در روش فوق و با تجزيه شيميايي آب رودخانهها، مقدار سديم اضافه شده به درياها در هر سال توسط رودخانههاي دنيا را محاسبه كردند. با دانستن حجم تقريبي آب اقيانوسهاي امروزي و فرض اينكه آب اقيانوسهاي اوليه شيرين بوده است و ميزان ازدياد سديم توسط رودخانههاي امروزي ميانگيني براي تمام زمان زمينشناسي است، آنها زمان لازم براي فراهم شدن غلظت سديم و شوري امروزي را محاسبه كردند. سرانجام نتيجهگيري كردند كه از روز اولي كه آب براي نخستين بار روي سطح زمين متراكم شد، 90 ميليون سال ميگذرد. امروزه ميدانيم كه تخمين هالي از سن اقيانوسهاي زمين به مراتب كمتر از سن واقعي آنهاست. روش ديگر، تخمين عمر زمين بر اساس ميزان رسوبگذاري است. براي ضخامت معيني از طبقات رسوبي ميانگيني براي ميزان رسوبگذاري وجود دارد. اگر تغييرات مهمي در شرايط محيط رسوبي رخ ندهد و فرسايش نيز در امر رسوبگذاري وقفه ايجاد نكند، ضخامت طبقات كموبيش متناسب با زمان سپري شده خواهد بود. تخمين عمر زمين بر اساس سرد شدن كره زمين، استفاده از مواد راديواكتيو و محاسبه نيمه عمر آنها و نيز بررسي سنگهاي آسماني از ديگر روشهايي هستند كه دانشمندان براي تخمين عمر زمين استفاده كردهاند. از آنجا كه مطابق تمام نظريات موجود، تشكيل زمين و ساير سيارات منظومه شمسي همزمان بوده است، با تعيين سن سنگهاي آسماني ميتوان سن واقعي زمين را بهدست آورد. حداكثر سني كه تا به حال براي سنگهاي آسماني بهدست آمده چهار تا شش ميليارد سال بوده است. به اين ترتيب ميتوان عدد چهار تا شش ميليارد سال را براي سن زمين در نظر گرفت.
اولين بار در سال 1971 دو دانشمند آلماني پس از وارد آوردن يك نيروي كششي به مفصل بين انگشت و كف دست شكلگيري حبابهاي گازي را در مفصل اثبات كردند. مفاصل بدن ما به وسيله يك بافت پوششي در بر گرفته شده است كه به آن كپسول مفصلي ميگوييم. داخل اين كپسول مايعي وجود دارد كه با ايجاد حالت لغزندگي باعث حركت آسانتر استخوانها كنار هم ميشود. مواد معدني و گازهاي گوناگوني در اين مايع محلول هستند. حركات مفصلي طي فعاليتهاي معمول، موجب افزايش حجم مفصل و كاهش فشار مايع مفصلي ميشود. كاهش فشار باعث يك حالت مكش داخل فضاي مفصل شده و گازهاي محلول در مايع به صورت حباب درميآيند. ايجاد اين حبابها باعث تحريك گيرندههاي عصبي داخل مفصل ميشود و به اين ترتيب مغز از پيدايش يك حالت غيرطبيعي در مفصل اطلاع پيدا ميكند. حال ميتوان فهميد كه چرا ما پس از مدتي فعاليت، دوست داريم قولنج مفاصل خود را بشكنيم. در حقيقت ما به طور ناخود آگاه تلاش ميكنيم پيام ناراحتكنندهاي را كه از مفصلها به مغزمان مخابره شده است، رفع كنيم. به اين ترتيب با كشش مفاصل خود در حداكثر دامنه حركت آنها، سعي ميكنيم كه اين حباب گازي را بتركانيم و وقتي حباب گازي ميتركد، همان صداي معروف و خوشايند شنيده ميشود. به دليل همين فرايند تشكيل حباب است كه پس از تركاندن حباب تا مدتي با هر حركتي هيچ صدايي از مفصل ما بيرون نميآيد. چون تشكيل دوباره حباب نيازمند گذشت زمان است.
سيد لاكتيك موجود در ماست، روي عصب پاراسمپاتيك اثر ميگذارد. از آنجا كه اين عصب كندكننده است، حالت لختي در بدن به وجود ميآورد. اين خاصيت در ماهي نيز تا حدي وجود دارد و بهتر است با هم مصرف نشوند.
خستگي بدن در واقع نوعي مسموميت است. وقتي در حال فعاليت هستيم، ماهيچهها نوعي اسيد به نام اسيد لاكتيك توليد ميكنند كه باعث احساس خستگي در عضلات ميشود. اگر بتوانيم اين اسيد را از عضو خسته بيرون بكشيم خستگي برطرف ميشود و آن عضو دوباره نيروي كار پيدا ميكند. به اين ترتيب در جريان كارهاي روزانه، بدن به وسيله اسيد لاكتيك مسموم ميشود. مواد ديگري هم بر اثر فعاليت عضلات پديد ميآيند كه به آنها زهرابه خستگي ميگويند. خون اين مواد را در بدن انسان حمل ميكند و با خود به نقاط مختلف ميرساند. به همين دليل فقط عضلات نيستند كه احساس خستگي ميكنند، بلكه تمام بدن و حتي مغز دچار خستگي ميشوند.
هرچه جرم يك جانور بيشتر باشد، صدايي كه توليد ميكند بسامد كمتري دارد و فروصوت است. برعكس آن هم صادق است؛ يعني حيوانات كوچك صداي فراصوت دارند؛ براي مثال خوكچههاي هندي، موشهاي صحرايي، سنجابهاي پرنده، ميمونهاي آمريكاي جنوبي و پرندگاني مانند جغدها امواج فراصوت را ميشنوند و جانوران ديگري مانند خفاش و نوعي قورباغه كمياب چيني قادرند امواج فروصوت را بشنوند. يك نوع قورباغه براي جفتگيري از امواج فراصوت استفاده ميكند. بعضي از پرندهها مانند جغد هم براي رديابي شكارشان امواج فراصوت ميفرستند.البته دلفين و نهنگ چون در آب زندگي ميكنند ،استثناعا ميتوانند امواج فروصوت را بشنوند.چون حركت امواج صوتي در آب و هوا با دليل تفاوت غلظت شان متفاوت است.
هنگامي كه در يك خودروي معمولي ترمز ميكنيم، علاوه بر اينكه از سرعت خودرو كم ميكنيم، مقدار زيادي انرژي را نيز هدر ميدهيم زيرا اين خودروها نميتوانند انرژي جنبشي خود را بازيابي كنند و انرژي به شكل گرما هدر ميرود. اما اگر اين انرژي را بازيابي كنيم و به انرژي الكتريكي تبديل كنيم، چه ميشود؟ اين همان كاري است كه در خودروهاي داراي دستگاه ترمز بازيابي صورت ميگيرد. خودروهاي دوگانهسوز (الكتريكي و سوخت فسيلي) مانند تويوتا پريوس و خودروهاي تمام الكتريكي مانند تسلارو دستر، دستگاه ترمز بازيابي دارند. در دستگاههاي ترمز معمولي كه بر اساس اصطكاك كار ميكنند، هنگامي كه ترمز ميگيريم، از تماس يك صفحه با يك جسم گردنده، اصطكاك ايجاد ميشود اما در خودروهاي داراي دستگاه بازيافت انرژي، از يك موتور الكتريكي استفاده ميشود كه در جهت عكس ميچرخد. با اين كار، هم از سرعت خودرو كم ميشود و هم باتري شارژ ميشود. طرز كار دستگاه نيز به اين صورت است كه در خودروهاي دوگانهسوز و الكتريكي، هنگامي كه خودرو رو به جلو حركت ميكند، يك موتور الكتريكي، انرژي الكتريكي را به انرژي مكانيكي تبديل ميكند و بنابراين انرژي لازم براي حركت چرخها فراهم ميشود اما وقتي كه از اين موتور الكتريكي در جهت عكس استفاده كنيم، موتور الكتريكي به يك مولد الكتريكي (ژنراتور) تبديل ميشود. هنگامي كه بدانيم دستگاه ترمز بازيابي ميتواند مصرف انرژي را بين 10 تا 25درصد كاهش دهد، به مزيتهاي اين فناوري پيميبريم. اهميت اين دستگاه وقتي بيشتر ميشود كه به ياد آوريم يكي از مهمترين مشكلات خودروهاي الكتريكي دوام شارژ باتريهاي آن است.
در انسان پياز يا فوليكول مو به دو دسته تقسيم ميشود؛ يكي موي كركي كه در سراسر پوست بدن به جز كف دست و پا وجود دارد. دومي، موي انتهايي يا ترمينال كه در قسمت سر ديده ميشود و بعد از بلوغ در بعضي قسمتهاي ديگر از ................................................
اصل و ريشه اين پديده را بايد در شيوه حركت نور در محيطهاي مختلف و پديده شكست و انكسار نور بررسي كرد. همانطور كه ميدانيد پرتوهاي نور در عبور از محيطهايي با غلظتهاي متفاوت تغيير جهت داده و به عبارتي ميشكنند و علت هم به تغيير سرعت نور در محيطهاي متفاوت بر ميگردد. علت پيدايش سراب اين است كه در روزهاي گرم، پرتوهاي خورشيد كه به سطح زمين ميرسند، آن را گرم ميكنند. لايههاي هوايي كه نزديك سطح زمين قرار دارند، نسبت به لايههاي بالايي، گرمتر و در نتيجه رقيقتر ميشوند. حال پرتوهاي خورشيد براي رسيدن به سطح زمين بايد از محيط غليظ وارد محيط رقيق شوند، بنابراين پديده شكست نور اتفاق ميافتد و پرتوهاي مربوط به شكست آنها از خط عمود دورتر ميشوند. زماني كه پرتوهاي تابشي خورشيد به زاويه حد ميرسند، ديگر وارد لايه رقيق نخواهند شد. در نتيجه بازتابش داخلي كلي رخ داده و اين پرتوها به سمت بالا برميگردند. پرتوهاي بازتابي ضمن برخورد با ذرات هوا، رنگ آبي را بيش از ديگر رنگها پراكنده كرده و موجب ميشوند كه ناظر، رنگ آبي را روي سطح زمين ببيند و تصور كند كه آنجا بركهاي وجود دارد. به بيان سادهتر لايه هوا مانند آينه عمل كرده و آسمان را در خود منعكس ميكند و آن را به شكل بركه آبي در برابر چشم بيننده آشكار ميسازد. در اين هنگام است كه با يك سراب روبهرو ميشويم. در زمينهايي كه به طرف بالا شيب دارند، پرتوهاي بازتابي بيشتري به ما ميرسد و احتمال رويت سراب افزايش مييابد. اگر در جستوجوي يك سراب واقعي و طبيعي هستيد بايد سري به مناطق گرمسيري بزنيد. شما ميتوانيد معمولترين آنها را در بزرگراهها و در سطح جادههاي آسفالت مشاهده كنيد.
در زندگي روزمره گاهي دچار توهماتي ميشويم و فكر ميكنيم كسي يا چيزي را قبلا ديدهايم كه هرگز يادمان نميآيد كي و كجا بوده؟ در روانشناسي تعابير مختلفي براي اين حالت وجود دارد؛ برخي دنبال ريشههاي روانشناسي براي آن ميگردند. از نظر نوروفيزيولوژي علت اين اتفاق مدارهاي تند پاسخي هستند كه گاهي باعث ايجاد چنين احساسي ميشوند. اين حالت به هيچ عنوان به تنهايي يك اختلال به حساب نميآيد. در ضمن توهم هم محسوب نميشود. اين حس در ميان بسياري از افراد تجربه شده است. در يك تحقيقات رسمي اعلام شد كه حدود 70درصد افراد حداقل يك بار چنين تجربهاي داشتهاند. محققان توانستهاند به كمك هيپنوتيزم اين حس را شبيهسازي كنند. پروفسور سوزومو تونگاوا- برنده نوبل پزشكي در سال 1987- در مورد اين پديده ميگويد: «قلب مغز انسان فضايي با عنوان هيپوكمپوس است كه در حقيقت نوعي ماشين حساب، تجسمكننده و بررسيكننده اطلاعات مربوط به حافظه است. اين فضا از مكانهايي كه انسان مشاهده كرده و تجربياتي كه كسب ميكند نقشهبرداري كرده و براي استفاده در آينده آرشيو ميسازد. اما هنگامي كه دو تجربه بسيار شبيه به هم آغاز ميشوند، اين نقشههاي ذهني به روشهاي مختلفي تعبير و بازخواني ميشوند.